باسم رب المهدی

امام زمان را بهتر بشناسیم                                                     

نام:احمد

سال تولد:255یا256 هجری

ماه تولد:شعبان

روز تولد:نیمه ماه

لحظه تولد:سحرگاه جمعه

محل تولد:منزل پدری در سامرا

روز ظهور:عاشورایی که مصادف با جمعه باشد

مکان ظهور:مکه

پایگاه و مرکز حکومت:کوفه

محل زندگی:مسجد سهله

محل اقامت نماز جمعه:مسجد کوفه که هزار درب خواهد داشت و در ایام معمولی حدود 50 امام جماعت دارد.

نام کتاب: در گلستان دعا با باغبان

تهیه و تنظیم: هیئت عاشقان بقیه الله(عیه السلام) مشهد مقدس

منبع : کتابخانه بنیاد نیکوکاری سید الشهدا در گلستان معرفت 

                                                               سلام به وبلاگ ما خوش آمدید

از شما بسیار سپاسگذاریم  بخاطر اینکه به وبلاگ ما سر زدید،ممنون میشیم اگه نظر بدید..... .

1_أَبَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إِلاّ إِتْمامًا وَ لِلْباطِلِ إِلاّ زَهُوقًا، وَ هُوَ شاهِدٌ عَلَىَّ بِما أَذْکُرُهُ:

خداوند مقدّر فرموده است که حقّ به مرحله نهایى و کمال خود برسد و باطل از بین برود، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است.

2_أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ وَ مِنَ الضَّلالَهِ بَعْدَ الْهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَ مُرْدِیاتِ الْفِتَنِ:

پناه به خدا مى‌رم از نابینایى بعد از بینایى و از گمراهى بعد از راهیابى و از اعمال ناشایسته و فرو افتادن در فتنه‌ها.

3_إِنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ سِوانا إِلاّ کَذّابٌ مُفْتَر:

حقّ با ما و در میان ماست، کسى جز ما چنین نگوید، مگر آن که دروغگو و افترا زننده باشد.

4_وَ أَمّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، کَذَبَ الْوَقّاتُونَ. وَ أَمّا قَوْلُ مَنْزَعَمَ أَنَّ الْحُسَیْنَ(علیه السلام) لَمْ یُقْتَلْ، فَکُفْرٌ وَ تَکْذیبٌ وَ ضَلالٌ:

امّا ظهور فرج، موکول به اراده خداوند متعال است و هر کس براى ظهور ما وقت تعیین کند دروغگوست. و امّا گفته کسانى که پنداشته‌اند امام حسین(علیه السلام) کشته نشده، کفر و دروغ و گمراهى است.

1_هیچ دشمنی برای انسان٬ ستمگرتر از نفس او نیست.

2_هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

3_خشم و غضب صاحبش را هلاک می کند و زشتی های او را آشکار می سازد.

4_کسی که نهان و آشکار٬ و کردار و گفتارش تفاوتی نکند٬ به راستی امانتش را ادا و عبادتش را خالص کرده است.

5_بدترین مردم کسی است که عیوب مردم را دنبال کند٬ در حالی که نابینای عیوب خود است.

در هیچ یک از دو غیبت ، صغری و کبری ، پیوند امام دوازدهم ، حضرت حُجّتِ بنِ الحَسن المهدی _سلامُ الله علیه_ با مردمان ، به طور کلی ، گسسته نبوده است . زیرا در هردو غیبت ، امر سفارت و نیابت وجود داشته است و دارد .

و از طریقِ نیابت و نایبان ، پیوند امام و مردم برقرار بوده است ،و برقرار هست .

نایبانِ خاص را ، ((نوّاب خاص)) ، ((نوّاب اربَعَه)) می گویند . نوّاب اربَعَه_چنانکه از همین تعبیر پیداست_چهارتن بوده اند ، همه از علما و زُهّاد وبزرگانِ شیعه بوده اند .

1. مؤمن‌ ، مؤمن‌ واقعى‌ نيست‌ ، مگر آن‌ كه‌ سه‌ خصلت‌ در او باشد : سنتى‌ از پروردگارش‌ و سنتى‌ از پيامبرش‌ و سنتى‌ از امامش‌ . اما سنت‌ پروردگارش‌ ، پوشاندن‌ راز خود است‌ ، اما سنت‌ پيغمبرش‌ ، مدارا و نرم‌ رفتارى‌ با مردم‌ است‌ ، اما سنت‌ امامش‌ صبر كردن‌ در زمان‌ تنگدستى‌ و پريشان‌ حالى‌ است‌

(اصول‌ كافى‌ ، ج‌ 3 ، ص‌ 339)

2.  از اخلاق‌ پيامبران‌ ، نظافت‌ و پاكيزگى‌ است‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 466)

3.  ايمان‌ يك‌ درجه‌ بالاتر از اسلام‌ است‌ ، و تقوا يك‌ درجه‌ بالاتر از ايمان‌است‌ ، و به‌ فرزند آدم‌ چيزى‌ بالاتر از يقين‌ داده‌ نشده‌ است‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)

4.  پيوند خويشاوندى‌ را برقرار كنيد گرچه‌ با جرعه‌ آبى‌ باشد ، و بهترين‌ پيوندخويشاوندى‌ ، خوددارى‌ از آزار خويشاوندان‌ است‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)

5.  زمانى‌ بر مردم‌ خواهد آمد كه‌ در آن‌ عافيت‌ ده‌ جزء است‌ ، كه‌ نه‌ جزء آن‌ دركناره‌گيرى‌ از مردم‌ ، و يك‌ جزء آن‌ در خاموشى‌ است‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 470)

طلوع خورشید از مغرب

در علائم ظهور ، از جمله ، سخن از طلوع خورشید از مغرب رفته است . در برخی از احادیث ، این امر ، اینگونه بیان شده است :

خورشید به هنگام ظهر ، در آسمان راکد شود(آسمان به سختی تیره گردد و خورشید ناپدید شود ، چنانکه گویی غروب کرده است) ، و تا به هنگام عصر پیدا نباشد ، آنگاه(که به جانب مغرب رسیده باشد) از مغرب ظاهر گردد .

دروازه بان برزیلی،در جام های جهانی 1974 و1978 در تیم ملی برزیل بازی می کرد.در 1978 پس از آسیب دیدن ریوه لینو،کاپیتان تیم شد.در باشگاه پالمیراس بازی می کرد و اوج درخشش او دهه 1970 بود.در جام های 1974 و1978،جزو سه دروازبان هول دنیا معرفی شد.

1-در آن هنگام که مستحبات به واجبات ضرر وارد کند،آن مستحبات را رها کنید.

2-میان شما نصیحت پرده ای از غرور است.

3-مرد غیور هرگز زنا نمی کند.

4-هر کسی دو شریک در مالش دارد:وارث و حوادث.

5-آبروی تو جامد است،سوال آن را مایع می سازد و می ریزد.پس ببین در نزد چه کسی آبروی خود را میریزی.

6-بدترین گناهان،گناهی است که مرتکب شونده کوچکش بشمارد.

7-بزرگترین عیب آن است که آنچه در خود توست در در دیگران عیب محسوب کنی!

8-بخل همه عیوب را در بر دارد.

9-هر کس چیزی را طلب کند،یا آن را یا [حداقل]مقداری از آن را پیدا می کند.

10-بسا سخنی که نافذتر از حمله است.

      منبع:نهج البلاغه

چهار ساله بود.مریضی سختی گرفت.پزشکان جوابش کردند.!پدرش او را نذ آقا ابوالفضل(ع) کرد.  به نیت فرزندش به فقرا غذا می داد.تا اینکه به طرز معجزه آسایی شفا یافت!دوم راهنمایی درس را رها کرد.تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و از اصفهان به جبهه رفت!در جبهه شجاعت زیادی از خود نشان داد.  علیرضا کریمی شانزده سال بیشتر نداشت.آخرین باری که به جبهه می رفت گفت:راه کربلا که باز شد بر می گردم.!پانزده سال قبل پیکرش برگشت.همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت!!علیرضا

فوتبالیست هلندی،در  فاینورد روتردام بازی می کرد.در سال1970 به تیم ملی راه یافت و تا سال 1982 در این تیم بازی کرد.در همه پست ها اعم از خط میانی و دفاع تا هافبک راست و هافبک چپ بازی می کرد.همراه با تیم هلند در جامهای جهانی 1974 و 1978 مدال نقره و همراه با فاینورد مقام نخست لیگ را به دست آورد.در اواخر 1980 به آژاکس رفت،ولی زیاد در این تیم ماند.

¤ با داشتن اراده قوی،مالک همه چیز میشوید.  (گوته شاعر آلمانی)

¤نتیجه اراده ضعیف حرف و نتیجه اراده قوی عمل است.اراده قوی بر همه چیز حتی زمان غلبه می کند.(شاتوبریان نویسنده فرانسوی)

¤خواسته های خود را در میان دو دیوار محکم اراده و عقل حبس کنید.(ارسطو)

یکی از فرزندان امام خمینی(ره)درباره ایشان می گوید:

امام همیشه می فرمود:در مورد نماز هایتان کوتاهی نکید.

همین که شما می گویید اول این کار کار را بکنم بعد نماز می خوانم خلاف است.این حرف را نگویید .به نماز هایتان اهمیت دهید.

هنگامی که وقت نماز می شد،ایشان سر از پا نمی شناخت.به هر کس در اتاق بود به صراحت می گفت:بروید برای نماز آماده شوید وقت نماز است.همیشه در این لحظات یک تبسمی پیدا می کرد که آدم احساس می کرد انتظار لحظات شیرینی را می کشد.